...I want to wake up,
and be in a different world...
23.11.08
...مادر و دوست پسرش بچه هفده ماه خود را با شکنجه به قتل میرسانند

با کمبوده عشق و محبت، بچه کوچک (Baby P) به کتک خوردن و رنج کشیدن عادت کرده بود.
روز ۳ آگوست ۲۰۰۸ مرگ Baby P اعلام میشود. جسد او سراشار از کبودگی و زخم بود:
چند عدد از ناخونها مفقود بودند
پارگی عمیق در کنارهٔ گوش با نشانی کشش از سر
یکی از دندانهای جلو با ضربه کنده شده و در روده بزرگ یافت شد (قورت داده شده بود)
Baby P با مادر و دوست پسر مادرش در یک خانه کوچک و با سه سگ زندگی میکرد. پدر Baby P از مادرش جدا شده بود. چندین بار Baby P به دلایل مختلف به دکتر مراجعه شده بود. که هر دفعه مادر Baby P یک بهانهای مثل بچم زمین خورده و کبود شده استفاده میکرد. کارمندان خدمات اجتماعی که مرتب به خانهBaby P سر میزدند شکست خوردند که مشکلی را تشخیص بدهند. در یک ویزیت کارمند توضیح داد که وقتی به دیدنه Baby P در منزلش رفتم یک بیسکویت شکلاتی در دست خود داشت، اطراف دهانش و دستهایش کاملا شکلاتی بود، به این دلیل زخمهای انگشتها و دستهایش قابل تشخیص نبودند.دوست پسر مادر Baby P او را کتک و اذیت میکرد؛ سگها را تربیت میکرد که سر Baby P را گاز بگیرند، سر انگشتانش را چنان فشار میداد کهBaby P وحشتناک جیغ میکشید.
...
روز ۳ آگوست ۲۰۰۸ مرگ Baby P اعلام میشود. جسد او سراشار از کبودگی و زخم بود:
چند عدد از ناخونها مفقود بودند
پارگی عمیق در کنارهٔ گوش با نشانی کشش از سر
یکی از دندانهای جلو با ضربه کنده شده و در روده بزرگ یافت شد (قورت داده شده بود)
Baby P با مادر و دوست پسر مادرش در یک خانه کوچک و با سه سگ زندگی میکرد. پدر Baby P از مادرش جدا شده بود. چندین بار Baby P به دلایل مختلف به دکتر مراجعه شده بود. که هر دفعه مادر Baby P یک بهانهای مثل بچم زمین خورده و کبود شده استفاده میکرد. کارمندان خدمات اجتماعی که مرتب به خانهBaby P سر میزدند شکست خوردند که مشکلی را تشخیص بدهند. در یک ویزیت کارمند توضیح داد که وقتی به دیدنه Baby P در منزلش رفتم یک بیسکویت شکلاتی در دست خود داشت، اطراف دهانش و دستهایش کاملا شکلاتی بود، به این دلیل زخمهای انگشتها و دستهایش قابل تشخیص نبودند.دوست پسر مادر Baby P او را کتک و اذیت میکرد؛ سگها را تربیت میکرد که سر Baby P را گاز بگیرند، سر انگشتانش را چنان فشار میداد کهBaby P وحشتناک جیغ میکشید.
...
موجودی بی گیناه تر از بچهای هفته ماه وجود نداره...حالم به هم خورد وقتی در مورد Baby P تو اخبار شنیدم.ما انسانها چه مجودات وحشتناکی میتونیم باشیم. یک مادر میتونه انقدر بی رحمو کثافت باشه که سر بچش، بچهای که نه ماه تو وجودش زندگی میکرد همچین بلایی بیاره.بارها Baby P به دکتر یا بیمارستان مراجعه شده بود، هیچ دکتری تشخیش نداد، حتا کرمندان خدمات اجتماعی که کارشون و وزیفشون تشخیص دادن این جور مسائل.
یادم میوفته به زمانهای جنگو از چه روشهایی برای شکنجه استفاده میکردن...چه قدر انسانها میتونن وحشتناکترین موجودات دنیا باشن
...
17.11.08
...آغاز
...دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد
میدانم
میدانم
میدانم...
گفتم اولین پستمو با یکی از شعرهای مورد علاقم شروع کنم...
Subscribe to:
Posts (Atom)